وَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِداً أَوْ قَآئِماً فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَن لَّمْ یَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَّسَّهُ کَذَلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ(12) (سور یونس)
ترجمه : هنگامی که به انسان ناراحتی و بلائی می رسد ( که نه خود و نه دیگران نمی توانند آن را دفع و چاره کنند ) ، چه بر پهلو خوابیده ، و چه نشسته ، و چه ایستاده باشد ( برای رفع مشکل ) ما را به کمک می خواند . امّا هنگامی که ناراحتی و بلائی را ( که در مقابل آن درمانده بود ) از او به دور داشتیم ، آن چنان راه ( سابق ) خود را در پیش می گیرد ( و خدای را باز هم فراموش می کند ) که انگار ما را برای دفع محنتی که بدو رسیده است به فریاد نخوانده است ( و اصلاً ضرر و زیانی متوجّه او نبوده و بلائی بدو دست نداده است . آری ! همیشه ) این چنین اعمال اسرافگران در نظرشان آراسته شده است ( و تکرار گناه از قباحت آن کاسته است ، و اهریمن نابه کار باطل را برای آنان حق جلوه داده است ) .